بیست و هشتمین جلسه درس اخلاقِ آیت الله کمیلی پیرامون شرح کتاب گرانقدر آداب نماز امام خمینی (ره) روز یکشنبه مورخ ۱۴۰۱/۰۸/۰۱ با حضور شاگردان و علاقمندان به معارف الهی در مسجد سلماسی قم برگزار شد.
آیت الله کمیلی در ابتدای منبر گفت: اهل الله و اهل نماز به آداب معرفتی و معنوی نماز نیز توجه دارند. مثلاً خداوند در باب وقت نماز میفرماید: «إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَوْقُوتاً»؛ نمازها یک وقت معینی دارد و حال سالک در این اوقات یک حال ممیزی است و با احوال دیگر متفاوت است؛ چون میخواهد به ملاقات پروردگار برود. او میخواهد حالی از حضور پیدا کند لذا برای وقت نیز مراقبه وقتیه است. همچنان که مراقبه قلبیه، مراقبه در جوانح (مربوط به اعضاء درونی) و مراقبه در جوارح (مربوط به اعضاء بیرونی) وارد شده است.
وی گفت: تمام علمای اخلاق و عرفان، متحد القول هستند که مراقبه همانند مشارطه، محاسبه و مؤاخذه، امری لازم برای اهل سیر و سلوک است و بدون آن نمیتوان کاری از پیش برد.
استاد کمیلی افزود: در فقه برای اوقات نماز وقت فضیلت، وقت مختص، وقت مشترک، وقت ادائی، وقت قضائی و وقت مافی الذمه تعریف شده که هر کدام در محل خود مسائل و شرایطی دارد.
استاد کمیلی گفت: حال انسان باید در وقت نماز با اوقات دیگر متفاوت باشد. چنانچه گفتهاند: «وَ يَحْسُنُ اظْهٰارُ التَّجَلُّدِ لِلْعِدىٰ وَ يَقْبَحُ الَّا الْعَجْزُ عِنْدَ الأَحِبَّ ؛ باید در مقابل دشمن از خود صلابت نشان داد؛ ولی در مقابل دوست چیزی جز عجز، فقر و گدایی را نشاید. لذا حالات شخصی ائمه و پیشوایان دین در هنگام وقت نماز متغیر میشد. حضرت امام (رضوان الله علیه) در کتاب آداب الصلاه به برخی احادیث وارد شده در احوال معصومین (علیهمالسلام) پرداخته است.
حدیث اول: از بعضی زنان رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) نقل شده که رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) با ما صحبت میکرد و ما با او صحبت میکردیم؛ چون وقت نماز حاضر میشد، گویی او ما را نمیشناخت و ما او را نمیشناختیم، برای اشتغالی که به خدا پیدا میکرد از هر چیزی منصرف میشد. رسول خدا (ص) قدوه و پیشوای ماست لذا در ما هم باید چنین حالی پیدا شود. اگر به آن شدت پیدا نشد حداقل یک تشابهی پیدا شود. پیامبر (ص) میفرماید: «مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهُوَ مِنهُم»؛ هر كه خود را به قومى مانند سازد از جمله آنان باشد.
حدیث دوم: از حضرت امیر «صلوات اللّه علیه» روایت شده که چون وقت نماز میشد، حال حضرت آنقدر متغیر میشد و چنان حال مراقبهای به وی دست میداد که به خود میپیچید و متزلزل میشد؛ چون میخواست به لقاءالله برود. عرض کردند به آن حضرت: یا امیرالمؤمنین این چه حالی است. میفرمود: «آمد وقت امانتی که خدای تعالی عرضه داشت آن را بر آسمانها و زمینها و از حمل آن ابا کردند و از آن ترسیدند. [مستدرک الوسائل، «کتاب الصّلوة»، «ابواب افعال الصّلوة»، باب ۲، حدیث ۵ و ۱۴]
وی با اشاره به آیهای از قران گفت: «أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُوداً»؛ مخصوصاً نماز صبح که قرآن برای آن عبارت «کان مشهودا» را آورده است. «مشهودا» به معنای «مشهود عند ملائکة الله» است. ملائکه آن وقت را یک وقت ممتازی میبینند. انشاءالله انسان توفیق قیام اللیل، نماز شب، نافله صبح، نماز صبح و بیداری بین الطلوعین را پیدا کند. چون تمام اینها برای اهل سلوک خیلی مهم است.
حدیث سوم: سیّد بن طاوس (قدّس سرّه) در فلاح السّائل نقل فرموده که حضرت امام حسین (علیه السلام) وقتی وضو میگرفت رنگش تغییر میکرد و مفاصلش میلرزید. از آن حضرت سبب را پرسیدند، فرمود: «سزاوار است برای کسی که وقوف کرد بین دو دست صاحب عرش این که رنگش زرد شود و مفاصلش بلرزد.» و از حضرت امام حسن (علیه السلام) همینطور منقول است.
وی افزود: وقتی نزد یک سلطان یا فرد بزرگی میروید حال شما فرق میکند. خیلی مراقبید که سلطان چیزی را در وجودتان نبیند که بدش بیاید. این مطلب خیلی مراقبت و مواظبت میخواهد.
حدیث چهارم: از حضرت امام سجاد (علیه السلام) روایت شده که وقتی وقت وضو میشد، رنگش زرد میشد. گفته شد این چه حال است که وقت وضو عارض شما میشود؟ میفرمود: «نمیدانید بین دو دست کی ایستادهام؟»؛ استاد کمیلی گفت: آنها این معنا را در خود تمام کرده بودند که وقتی در محضر خدا میایستند میخواهند با خدا نجوا کنند و برای او رکوع و سجود کنند و به لقاءالله بروند لذا حال آنها باید متفاوت باشد.
آیت الله کمیلی درباره آداب قلبیه و استقبال و اینکه قلب مصلی در حال استقبال باید چگونه باشد گفت: از آداب قبل از نماز، تکبیر و ادعیهای مانند ذکر «انی وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ و الارض» است. آدابی در استقبال از قبله وارد شده است. مثلاٌ نمیشود در هرجا و به هر جهتی نماز خواند بلکه باید به سمت قبله نماز خواند و به یک نقطه خاصی متوجه شد چون باعث تمرکز و ترکیز قلبی و معنوی و تجمیع حواس میشود.
عارف شیرازی گفته است: «در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست کس، هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس». در حدیث است که رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله» چون این شعر «أَلاٰکُلُّ شَی ءٍ ماٰ خَلاَ اللّه َ باٰطِلٌ وَکُلُّ نَعیمٍ لاٰ مَحالَةَ زائِلٌ» را استماع فرمود گفت: «این شعر راست ترین شعری است که عرب گفته.»
این استاد عرفان عملی با استشهاد به حدیثی از کتاب مصباح الشریعه گفت: حضرت امام صادق (علیهالسلام» فرمود: «اِذا اسْتَقْبَلْتَ الْقِبْلَةَ، فَآیِسْ مِنَ الدُّنْیا وَ ما فیها»؛ انسان وقتی برای بجا آوردن فریضه نماز رو به قبله میایستد باید دلش را از تمام تعلقات پاک کند و خود را از دنیا و هرچه در آن است مأیوس کند. باید خود را بیچاره و تخلیه کند. باید ذهن، هوش، دل و فکر خود را در یک جا متمرکز کند.
«وَالخَلْقِ وَ ما هُمْ فیهِ »؛ همچنین در حال نماز نباید خلق خدا و آنچه که این خلق به آن وابسته هستند را در نظر آورد. نباید در عالم پایین باشد بلکه دل باید روی معانی بالا کار کند.
امام صادق (علیه السلام) در فرازی دیگر میفرماید: «وَاسْتَفْرِغْ قَلْبَکَ عَنْ کُلّ شاغِلٍ یَشْغَلُکَ عَنِ اللّه تعالیٰ»، باید دل را از هر چیزی که از خدا باز میدارد فارغ و خالی کرد. هرچند این کار خیلی مشکل است ولی باید آن را انجام داد. انسان، قبل از نماز یک مقدار بنشیند و با خودش کار کند. این شدنی است؛ مخصوصاً اگر این حالات را با خود تمرین و تکرار کند تا ملکه شود. و الا تا قبل از ملکه شدن این حالات میآید و میرود؛ ولی وقتی ملکه شود دیگر راحت میشود. در زیارت امین الله آمده است: «مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيَا بِحَمْدِكَ وَ ثَنَائِكَ»؛ خدایا دلم را طوری قرار بده که فقط به حمد و ثنای تو مشغول شود و توجهی به دنیا نداشته باشد.
سپس حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود: «وَ عایِنْ بِسِرِّکَ عَظَمَةَ اللّه تعالیٰ»؛ انسان وقتی به نماز میایستد باید عظمت خداوند را در درونش با این سرّ مستسر معاینه کند. به جای اینکه توجه دل به جاهای دیگر برود، باید روی عظمت خدا، تفکر، توجه و معاینه حاصل شود، و آنها عینیت پیدا کنند. این کارهای معنوی مشقت آمیز است. گفتنش آسان است ولی پیادهسازی و عمل کردن به آن نیازمند ممارست، تمرین و سلوک است.
امام صادق (علیه السلام) در فرازی دیگر میفرماید: «وَ اذْكُرْ وُقُوفَكَ بَيْنَ يَدَيْهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى هُنالِكَ تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَق»؛ اگر انسان قصد دارد دلش را در نماز به نزد خدا ببرد باید موقف وقوف را در صحرای محشر و قیامت به یاد آورد تا یک حالتی از خشوع و خضوع در دل ایجاد شود. لذا گفتهاند انسان وقوف در حال صلاتیاش را در جایی که میخواهد مشغول نماز شود ببرد به وقوفی که در آینده خواهد داشت. آنجایی که باید در محکمه عدل الهی بایستد و پاسخ دهد که در این دنیا چه کرده است؟ آیا توجه تامی به فرائض و اوامر الهی داشته است یا نه؟
«وَقِفْ عَلَى قَدَمِ الْخَوْفِ وَ الرَّجَاء؛ انسان باید در حال نماز هم حالت خوفی داشته باشد و هم حالت رجائی. چون اگر خوف زیاد شود و هیچ امیدی وجود نداشته باشد چه بسا از رحمت خدا مأیوس شود، و یأس از رحمت خدا از کبائر ذنوب است. همچنین اگر امید زیاد شود که من حالا به نماز ایستادهام و خدا من را میبخشد، عجب و غرور انسان را فرا میگیرد و دیگر به دنبال این نمیرود که اوضاع و احوالش را روز به روز بهتر کند. میگوید همین که هستیم، هستیم، خداهم میآمرزد. پس انسان باید در اینجا بین خوف و رجا یک تعادلی ایجاد کند. چون در نماز میخواهیم دعا کنیم و با خدا نجوا کنیم لذا باید هر دو ادعیه خوفی و رجایی را داشته باشیم. مثلاً همیشه نمیشود در دعای قنوت دعای خوفی خواند بلکه دعا رجاء هم هست. باید به هر دو ادعیه خوفی و رجایی توجه کرد تا خوف و رجاء در یک میزان شود. خوف و رجا باعث تعالی میشود و الا هریک از خوف و رجا به تنهایی آن تعالی و تکامل را ندارد. وقتی کامل میشوند که به حد وسط و معتدل باشند. حد افراط و تفریط در هر کار و برنامهای مذموم است و باعث توقف انسان میشود. آنچه مطلوب است حد متوسط این حالات است. خیر الامور اوسطها.
انشاءالله خداوند با لطف و مرحمتش ما روا آنطوری که میخواهد به سوی خودش سوق دهد، پروردگارا به اسلام و مسلمین نصرت عنایت بفرما و دشمنان را محو بفرما. و مقام معظم رهبری را در پناه امام زمان حفظ بفرما.
_________________________________________________________________________________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
دانلود صوت بیانات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی در شرح کتاب آداب نماز امام خمینی (جلسه بیست و هشتم)
مدّت زمان ۲۶:۱۲ دقیقه
تاریخ:۱۴۰۱/۰۸/۰۱
مکان: مسجد سلماسی قم