عدم التفات موافقان و مخالفان مشروحه به قصور قانون
نویسنده: الیاس عارفی
موضوع: قانون اساسی و ایران
انتشارات: انوار توحید قم
تاریخ چاپ: اول، پاییز1401
چکیده: انسانها برای تنظیم روابط خود نیاز به قانون دارند. تفاوت میان جامعهای که در آن روابط بر پایه مکان و جایگاه اجتماعی افراد است و جامعهای که در آن روابط بر مبنای قرارداد است وجود قانون است. قانون به صورت نوشته یا نانوشته، همان قرارداد میان ابنای بشر است که روابط را تنظیم و وظایف متقابل انسانها را مشخص میکند.
در دولتهای دموکراسی، قانون، الزامی است که از سوی پارلمان ایجاد میشود، اما آیا باید در همه شرایط به قانون ملتزم بود؟ اگر قانون، قصور دارد تکلیف چیست؟ اگر این قصور قانون سبب شود قاضی آن را نپذیرد قاضی چه نوع فعلی میتواند انجام دهد؟ آیا میتوان مخالفت صریح و علنی کرد؟ اگر این قصور، مخالف عقائد افراد باشد چه وظیفهای دارند و قانونگذار چه وظیفهای دارد؟ در این کتاب بررسی میکنیم که موافقین و مخالفین مشروطه در دورة مشروطیت آیا توجهی به قصور قانون داشتهاند و اگر توجه داشتهاند چه راهکاری ارائه نمودهاند؟ به عبارت دیگر دیدگاههای مشروطه خواهان به قانون و مخصوصا به تبعات قانون پذیری پیشینی بوده است یا پسینی؟
فرضهای مختلفی قابل تصور است همچون اینکه بیان گردد که آنها متوجه قصور قانون بودهاند، اما چندان اهمیتی نمیدادند و یا اینکه اصلا متوجه قصور قانون نبودهاند و بدین جهت سخنی نگفتهاند در نهایت هدف از این تحقیق اثبات این گزاره است که چه مشروطه خواهان و چه مشروعه خواهان تصوری از قصور قانون نداشتهاند.
فهرست
فصل اول:
گفتار اول: چیستی قصور قانون
1.تبیین قانون
2. مردم و قصور قانون
3.قاضی و قصور قانون
فصل دوم:
گفتار اول: اقوال فقها دورة مشروطیت
فصل سوم:
غرب زدگی و ارائه مطالب با واژگان مقدس
تشکیل مجلس شورا
3. تدوین قانون اساسی
4. اصل نظارت شورای مجتهدی
5.اصل مساوات
6. آزادی مطبوعات
نتیجه گیری