به گزارش خبرگزاری انوار توحید؛ جلسه چهل و هشتم درس اخلاقِ آیت الله کمیلی خراسانی پیرامون شرح کتاب گرانقدر آداب نماز امام خمینی با حضور شاگردان و علاقهمندان به معارف الهی در مسجد سلماسی شهر مقدس قم برگزار شد.
استاد حوزه با مهمتر و مقدم دانستن مسائل اخلاقی نسبت به مسائل عرفانی گفت: جامعه امروز به جای فضایل اخلاقی گرفتار رذایل اخلاقی است و در اثر ابتلا به همین رذیلههای اخلاقی بعضی جوانان مرتکب گناهان بزرگتری میشوند.
وی با مقدم دانستن پرورش بر آموزش در وزارتخانه آموزش و پرورش گفت: فراهم شدن حضور طلاب در مدارس اتفاق خوبی است. فرهنگ کشور ما اسلامی است اما به آمرین به معروف و ناهیان از منکر بسیاری احتیاج است. هرکس هر مقداری که برایش مقدور است باید فرهنگ را در جامعه اسلامی رسوخ دهد. همه اقشار جامعه از مسئولین رده بالای کشور در وزارت خانهها و ادارات باید پیرو فرهنگ قرآنی، فرهنگ الهی، فرهنگ دینی و فرهنگ اسلامی باشند؛ لذا برای تحقق این امر باید افراد متّعظ و دارای قدرت کلام و بیان وارد میدان شوند و موعظه و صحبت نمایند.
استاد حوزه گفت: در گفتگو با مسئولین چند حوزه علمیه عنوان شد که در حوزهها همانند گذشته اساتید اخلاق وجود ندارد. باید نسبت به این موضوع چارهاندیشی شود که چرا در حوزه علمیه با آن تشکیلات عریض و طویل و همینطور در جوامع دینی کمبود استاد اخلاق وجود دارد؟!
استاد عرفان گفت: اخلاق را میتوان از عرفان جدا نمود ولی بحث در رابطه با استاد اخلاق عمومی و استاد اخلاق معراج السعادت است نه اخلاق عرفانی که مقصود نظر عرفاست که البته بحثهایی به آن وارد است.
استاد اخلاق گفت: حضرت امام راحل (ره) با آن مقامات عالیه در کتاب آداب نماز بعد از تفسیر سورههای قدر، توحید و حمد از باب اعتذار در مورد تهمت و افترای «تفسیر به رأی» به دفاع از خود میپردازد. وی با ذکر دلایلی به مخاطبان تفهیم میکند که هیچکدام از مطالب کتابها خلاف قرآن، سنت نبوی و احادیث اهل بیت (ع) نیست و هیچکدام رأی شخصی نبوده است.
وی افزود: چنین تهمتهایی به ما وعلمای عرفان نیز زده میشود که حرفهای آنها من در آوردی و از جانب خودشان است. حال آنکه یکی از تألیفات چاپی بنده دوره سه جلدی عرفان اهل بیتی در شرح کتاب مصباح الشریعه منسوب به حضرت امام جعفر صادق (ع) است. این کتاب در جلسات سلوکی از جنبه عرفانی و تربیتی برای شاگردان شرح و تفسیر شده است. تاکنون پانزده عنوان کتاب نیز در حوزه مسائل اخلاقی و عرفانی به چاپ رسیده و کتب دیگر از جمله کتب فقهی نیز انشاءالله به زیور طبع آراسته خواهد شد.
استاد خارج فقه گفت: در حوزه علمیه نجف اشرف پای درس حضرت آیت الله العظمی شاهرودی، آیت الله العظمی حکیم و آیت الله العظمی خویی حضور داشتم و تقریراتی را نیز نوشتهام. علاوه بر این درس خارج بنده نیز سالهاست که برقرار است اما متأسفانه بعضی بی انصافی کرده و راجع به بنده حرفهایی میزنند. البته در جایی که تهمتهایی به پیامبر گرامی (ص) و ائمه اطهار(ع) زده میشود ما چه بگوییم.
آیت الله کمیلی درباره سفارش اساتید طریقت به حدیث عنوان بصری گفت: این حدیث مورد توجه بزرگان طریقت نظیر میرزا علی آقای قاضی و مرحوم سید هاشم حداد و دیگر عرفاست. علامه طهرانی در کتاب روح مجرد به نقل از آیت الله قاضی مینویسد: ایشان دستور میدادند تا این حدیث نوشته شود و بدان عمل شود؛ علاوه بر این میفرمودند آن را در جیب خود داشته باشید و هفتهای یکی دو بار آن را مطالعه نمایید. این حدیث همانند زیارت عاشورا در بازار موجود است و اخیراً نیز کتاب وصایای سلوکی در شرح حدیث عنوان بصری به چاپ رسیده است.
امام راحل (ره) در بخشی از کتاب آداب نماز میفرماید: «و ضمناً اگر مطلبى در اين رساله مطابق مذاق خود نديدند، بى تأمّل رمى به باطل نكنند، زيرا كه از براى هر علمى اهلى و براى هر راهى راهنوردى است – رحم اللَّه امرأ عرف قدره ، و لم يتعدّ طوره. و ممكن است بعضى غفلت از حقيقت حال كنند، و چون از معارف قرآنيّه و دقايق سنن الهيّه بىخبرند، بعضى از مطالب اين رساله را تفسير به رأى گمان كنند. و اين خطاى محض و افتراى فاحش است.»
استاد کمیلی در توضیح عبارات فوق گفت: مذاق ها متفاوت است. حتی در بین مجتهدین افرادی هستند که نسبت به این مطالب تأمل دارند. لذا اگر مطالب عرفانی این کتاب مطابق فهم و مذاق کسی نیست، آن را رمی به دروغ، باطل، کذب و خلاف واقع نکند. بلکه بگوید: من نمیفهمم. حضرت امام در نامه عرفانی- اخلاقی خویش خطاب به فرزندش حاج احمد آقا میفرماید: اگر گفته بزرگانی از عرفا را قرائت کردی و دیدی حرفهایشان ثقیل و دشوار است یک وقت آنها را انکار و حمل بر جهل و صوفیگری ننمایی و نگویی آنها نفهمیدند بلکه بگو: من نفهمیدم. حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: «خدا رحمت كند كسى را كه قدر و مقدار خود را بشناسد و از حدّ خود پا فراتر نگذارد.». بعضی از این مطالب عرفانی مطابق با کلمات محیی الدین است، حال باید گفت محیی الدین کافر است؟! حضرت امام راحل (رض) در فلسفه، حکمت و عرفان ید طولایی داشت. این مطلب در دیوان شعر ایشان نمایان است. اشعار حضرت امام با اشعار حافظ و مولوی یکی است و این قریحه شعری حکایت از معارف امام دارد.
وی افزود: برخی به امام تهمت زده و با کذب و دروغ وی را عارف خودرأیی دانسته که حرف عرفای قدیمی را میزند. حضرت امام (رض) نیز در رد این سخنان چهار دلیل را ذکر میکند:
«اولاً، اين معارف و لطائف همه از قرآن شريف و احاديث شريفه مستفاد، و شواهد سمعيّه بر آنها هست، چنانچه بعضى از آنها در خلال مباحث مذكور، و بيشتر آنها براى اختصار مذكور نگرديد.»؛ مقصود از شواهد سمعیه، مطالبی است که از اساتیدشان مانند میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مدفون در مقبره شیخان یا مرحوم شاه آبادی شنیدهاند. از طرفی بسیاری از مطالب نیز در این کتاب گفته نشد.
«و ثانياً، همه يا اكثر آنها موافق براهين عقليّه يا عرفانيّه مىباشد، و چنين امرى تفسير به رأى نخواهد شد.»
«و ثالثاً، غالبا مطالبى كه ما ذكر كرديم يا در بيان آيات شريفه ذكر مىكنيم، از قبيل بيان مصاديق مفاهيم است. و بيان مصداق و مراتب حقايق مربوط به تفسير نيست تا آن كه تفسير به رأى باشد». یعنی اگر در این کتاب به حقایقی اشاره شده این مربوط به تفسیر قرآن نیست بلکه بیان این مصادیق است و این نه تفسیر قرآن است و نه تفسیر به رأی.
«و رابعاً، بعد از همه مراحل، ما براى غايت احتياط در دين- با آن كه جاى آن نبود- در مطالب غير ضرورى على سبيل الاحتمال و بيان احد محتملات، مطالب را بيان كرديم، و معلوم است در احتمال را كسى نبسته و مربوط به تفسير به رأى نخواهد شد. و در اينجا مطالب ديگرى هست كه ما از ذكر آن خوددارى نموده و به اختصار كوشيديم.»؛
سپس آیت الله کمیلی به بیان حدیثی از کتاب مصباح الشریعه در کتاب آداب نماز با موضوع «اسرار عرفانی رکوع» پرداخت. عدهای در سندیت کتاب مصباح الشریعه تشکیک میکنند. اما مگر میشود حضرت امام راحل (رض) که مجتهد اعلمی است در کتاب خود به یک روایت بی سند و ضعیف و صوفیانه استناد نماید. البته عدهای نیز میگویند اگر مصدر این کتاب از حضرت امام صادق (ع) است پس چرا از افرادی نظیر ربیع بن خثیم، روایات نقل شده است. در پاسخ به این اشکال باید گفت چه مانعی دارد که امام مطلبی را از گذشتگان نقل نماید.
و اما روایت: « قالَ الصّادِقُ (عليه السلام) : وَحُكِيَ أنَّ الرَّبيعَ بْنِ خُثَيم كانَ يَسْهَرُ بِاللَّيلِ الْفَجْرِ في رُكُوع واحِد»؛ از حالات ربیع بن خثیم نقل میکنند که از اول شب تا اذان صبح در حال یک رکوع بود. یعنی یک رکوعش اینقدر طولانی بوده است. در احوالات شیخ نخودکی نیز آمده که وی سجدهها و رکوعهای طویلی داشته است. حتی نقل شده یک شب زمستانی در حرم حضرت امام رضا (ع) در حین نماز که به رکوع رفت یک وجب برف روی پشتش نشسته بود.
«فَإذا أصْبَحَ زْفُرُ وَقالَ : آه سَبَقَ الْمُخْلِصُونَ وَقُطِعَ بِنا»؛ وقتي هم كه صبح ميشد يك آهي ميكشيد و ميگفت: «مخلصون بر ما سبقت گرفتند و ما از آنها عقب ماندهايم».
«وَاسْتَوْفِ رُكُوعَكَ بِاسْتِواءِ ظَهْرِكَ»؛ استاد عرفان گفت در آداب رکوع آمده مستحب است در هنگام انجام فعل رکوع پشت مساوی و بهگونهای مسطح باشد که اگر یک قطره باران از بالا بریزد وسط پشت قرار بگیرد و به این طرف و آن طرف نرود.
« وَانْحَطَّ عَنْ هِمَّتِكَ في الْقِيامِ بِخِدْمَتِهِ إلاّ بِعَوْنِهِ»؛ از آداب نماز است که وقتی انسان در برابر عظیمی همانند خدا میایستد از فکر همه چیز بیرون بیاید و فقط از خداوند استعانت و یاری طلب نماید. باید در حال رکوع نیز چنین حالتی داشت. چون در هنگام رکوع ذکر«سبحان ربی العظیم و بحمده» گفته میشود لذا باید به اسم عظیم، اسماءالله و صفات الهی متصف شد.
«وَفَرِّ بِالْقِلْبِ مِنْ وَساوِسِ الشَّيْطانِ»؛ از آداب دیگر رکوع این است که در دل وسوسهها، افکار شیطانی و نفسانی نباشد.
آیت الله کمیلی گفت مرحوم استاد ما سید هاشم حداد (رض) به دیوان شمس مغربی علاقه داشتند و این رباعیات را با خود و در حضور شاگردان میخواندند.
تا من زعدم سوی وجود آمده ام/ از بهر تشهد به سجود آمدهام
تا من زقیام در قعود آمدهام/ در پیش رخ تو در سجود آمدهام
از پیش خدا بهر خدا آمدهای/ نی از پی بازی و هوا آمدهای
در معرفت و عبادت ایزد کوش/ کز بهر همین درین سرا آمدهای
از عالم حق بدین سرا آمده ای/ بنگر زکجا تا بکجا آمدهای
خالی نشوی یک نفس از علم و عمل/ گر زانکه بدانی که چرا آمدهای
در خاتمه استاد کمیلی در حمایت از عملیات طوفان الاقصی گفت: الحمدلله در قضایای اخیر، پیروزیهایی برای ملت فلسطین حاصل شده که در هفتاد سال اخیر بیسابقه بوده است اما جوانان حماس توانستند چنین انتصاراتی را خلق نمایند. «للحقّ دولة، للباطل جولة»؛ بالاخره باطل یک جولانی میکند اما آنچه که ماندنی است دولت حق است.