در حالی که اقبال عمومی به مباحث عرفانی و عرفای ربانی مطلبی واضح و روشن است، اما مخالفت عدهای با سوابقی که در گذشته نیز علنی کردهاند، مانع کسب فیض معنوی برای مردم شده است.
بسمه تعالی
«وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ»
مؤسسه انوار توحید پیرو محدودیت ایجاد شده برای تولیت محترم مسجد اعظم قم از سوی مخالفان عرفان اهلبیتی علیهم السلام و مخالفان معارف ناب شیعی که منجر به لغو برنامۀ بزرگداشت عارف موحد آیتالحق سید هاشم موسوی حداد (رضوان الله علیه) گردید، موارد ذیل را جهت استحضار عمومی اعلام میدارد:
الف) این مراسم قرار بود با هماهنگیهای از پیش صورت گرفته در دوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار شود. انتخاب مسجد اعظم به جهت تجلیل شایسته از مقام عرفانی آن بزرگوار صورت گرفت و سابقه برگزاری مراسمات مشابه برای سایر عرفای ربانی در آن مکان محترم پیش از این وجود داشته و هماهنگی برگزاری برنامه نیز پیرو مکاتبه با عنوان تولیت معزز مسجد اعظم تنظیم و تسلیم شده بود که با موافقت دفتر و واریز وجه، اقدامات بعدی برای دعوت از فقها، فضلا، طلاب، اساتید دانشگاه و تعداد بیشماری از مؤمنینِ داخل و خارج از کشور صورت گرفته و در این راستا از حضرت آیت الله شیخ کاظم صدیقی و حضرت آیت الله شیخ محمدصالح کمیلی خراسانی (تلمیذ عرفانی حاج سید هاشم حداد و از شاگردان امام راحل (ره) و آیت الله سیدابوالقاسم خویی و دیگر بزرگان مکتب نجف و قم) جهت سخنرانی دعوت به عمل آمد، اما به طور ناگهانی -دو روز مانده به مراسم- طیّ تماس تلفنی از سوی دفتر تولیت محترم مسجد اعظم، خبر لغو برگزاری مراسم را اعلام نمودند.
ب) در مکاتبه دوم و خطاب به تولیت معزز مسجد اشاره گردید: «همانطور که در متن درخواست اولیه قید شده برگزاری این مراسم ناظر به فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص تکریم و معرفی علمای ربانی و عرفای مکتب نجف و معرفی الگوی مناسب در فضای عرفان شیعی و مقابله با فرقههای منحرف و عرفانهای کاذب صورت گرفته و انشاءالله تعالی مرضی مولانا بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء قرار گیرد. لذا با عنایت به منش کریمانه حضرتعالی در جذب حداکثری آحاد مؤمنین و تألیف قلوب علاقهمندان به معارف اهل بیت علیهم السلام و معنویت مستدعی است با اعلام موافقت با برگزاری مراسم، علاوه بر به ثمر رسیدن زحمات بی شائبه عاشقان معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، موجب استفاده حداکثری طالبان حقیقت از خوان معارف آل الله علیهم صلوات الله را فراهم فرمایید.» اما متأسفانه فشار حداکثری مخالفان با جریان عرفان اهل بیتی و تبلیغات گسترده آنان در گروههای خود، مانع موافقت تولیت گردید.
ج) در حالی که اقبال عمومی به مباحث عرفانی و عرفای ربانی مطلبی واضح و روشن است، اما مخالفت عدهای با سوابقی که در گذشته نیز علنی کردهاند، مانع کسب فیض معنوی برای مردم شده است. همان نحلههایی که کوزۀ فرزند مکرّم حضرت امام خمینی دام ظله را آب کشیدند یا مانع پخش برنامه تلویزیونی تفسیر سوره حمد حضرت امام شدند. به راستی تقابلهای زیادی تاکنون داشتهاند به گونهای که متاسفانه برخی از آنها مشارب عرفانی شیعی را در ردیف بهاییت و صوفیه و … قرار داده و لعن علنی مینمایند.
د) اینها در حالی است که شخصیت معنوی سیدهاشم حداد مورد تأیید بسیاری از علماء و بزرگان بوده و ارتباط معنوی فرزند امام راحل با ایشان و بسیاری از بزرگان حوزوی و غیر حوزوی از جمله شهید مطهری، علامه طهرانی و … نادیده گرفته شده است. به ویژه تکریم مقام معظم رهبری از کتاب روح مجرد و شخصیت جذاب عرفانی سیدهاشم حداد و تجلیل از مرحوم آیتالله علی آقای قاضی و بیان اینکه ایشان یکی از حسنات دهر است؛ نباید فراموش کنیم. همچنین شهید مطهری پس از دیدار با مرحوم حداد گفتهاند: این سید حیات بخش است. و مرحوم بهجت در مورد ایشان فرموده اند: حداد سر الهی است.
ه) بخشی از پیام مقام معظم رهبری به کنگره برزگداشت آیت الله سید علی قاضی طباطبایی- استاد حاج سید هاشم حداد – را متذکر می شویم: «مهمترین مسئله در این باب، این است که ما در بین سلسله علمی فقهی و حِکمی خودمان در حوزههای علمیه – در این صراط مستقیم – یک گذرگاه و جریان خاصالخاص داریم که میتواند برای همه الگو باشد، هم برای علما الگو باشد – علمای بزرگ و کوچک – هم برای آحاد مردم و هم برای جوانها؛ میتوانند واقعاً الگو باشند. اینها کسانی هستند که به پایبندی به ظواهر اکتفاء نکردند؛ در طریق معرفت و طریق سلوک و طریق توحید تلاش کردند؛ مجاهدت کردند؛ کار کردند؛ و به مقامات عالیه رسیدند. و مهم این است که این حرکت عظیم سلوکی و ریاضتی را نه با طرق من درآوردی و تخیّلی – مثل بعضی از سلسلهها و دکانهای تصوّف و عرفان و مانند اینها – بلکه صرفاً از طریق شرع مقدّس آن هم با خبرویت بالا، به دست آوردند.»
و) با عنایت به مطالب فوق برخی سؤالات باید توسط مخالفان پاسخ داده شود:
چرا با وجود این همه تأیید نسبت به سیرۀ علمی و عملی عارفان شیعی، هنوز حجم زیادی مخالفت از سوی تعدادی محدود صورت میگیرد؟
چرا همواره سعی در اقدامهای جنجالی برای جلوگیری از دریافت معارف ناب الهی دارند؟ و آیا این اقدام، ظلم عظیمی به مردم و به خصوص طالبان راه معرفت خداوند متعال نیست؟
آیا به همان اندازه که در این زمینه جدیت دارند، در مخالفت با شیطان پرستان، وهابیت، بهاییت و دیگر مکاتب باطل، جدیت داشتهاند؟
چرا بدون فهم دقیق در خصوص گزارههای عرفانی و با مغالطه، سفسطه و خلط مباحث دقیق معرفتی به مخالفت با عرفان و عرفا برخواستهاند؟
به راستی از میان عارفان الهی و مخالفان ایشان، سیرۀ علمی و عملی کدام دسته به سیرۀ علمی و عملی اهل بیت علیهم السلام نزدیکتر است؟
چرا حقوق افراد مختلفی که از راههای دور و نزدیک برای شرکت در این برنامه متحمل سختی شده بودند تضییع گردیده و با لغو مراسم با تألم خاطر به دیار خود بازگشتند؟
وَفَّقَنَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ لِمَحَابِّهِ وَ السَّلَامُ
مدیریت مؤسسه انوار توحید
اردیبهشتماه ۱۴۰۲/۰۲/۰۶