نمازگزار باید به آداب ظاهری و باطنی نماز توجه کند
جلسه سی و دوم درس اخلاق آیت الله کمیلی پیرامون شرح کتاب آداب نماز حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) روز یک شنبه ۱۴۰۱/۰۹/۰۶ با حضور شاگردان و علاقمندان به معارف الهی در مسجد سلماسی قم برگزار شد.

آیتالله کمیلی در ادامه شرح و توضیح آداب معنوی اذان و اقامه به شرح فصل پنجم با موضوع «آداب حیّعلات» پرداخت. حیّعلات جمع کلمه «حیّ علی» است و این کلمه در اذان و اقامه به سه شکل «حیّ علی الصلاة»، «حیّ علی الفلاح» و «حیّ علی خیر العمل» آمده است. نماز یک صورت شرعی و یک صورت معنوی و عرفانی دارد و در این کتاب به جهات معنوی و عرفانی واجبات و مستحبات نماز پرداخته شده است.
استاد حوزه علمیه در شرح و توضیح روایتی از حضرت امام صادق «علیه السلام» در باب اذان و اقامه گفت: «وَ رَوَى عَنْهُ ع عَمَّارٌ السَّابَاطِيُّ أَنَّهُ قَالَ إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلَاةِ الْفَرِيضَةِ فَأَذِّنْ وَ أَقِمْ وَ افْصِلْ بَيْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ بِقُعُودٍ أَوْ بِكَلَامٍ أَوْ تَسْبِيحٍ وَ قَالَ سَأَلْتُهُ كَمِ الَّذِي يُجْزِي بَيْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ مِنَ الْقَوْلِ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ«؛ اذان و اقامه را قبل از خواندن فریضه نماز بگویید. بلافاصله بعد از اتمام اذان، اقامه را شروع نکنید؛ بلکه یک وقفهای بیندازید. مثلاً بنشینید و بلند شوید یا یک کلام (مثلاً دعا) یا یک تسبیحی مانند «سبحان الله» بگویید. لذا بین اذان و اقامه یک فاصلهای با یک قول، جمله و حرکت ایجاد کنید. حضرت در باب مختصر یا مطول بودن این کلمه میفرماید: این فاصله به اندازه گفتن یک «الحمدلله» باشد. البته عدهای گفتهاند که میتوان بین این دو یک سجدهای انجام داد یا یک گام به جلو برداشت و سپس به جای اول برگشت.
این فقیه عارف با استناد به روایتی از کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق درباره ثواب مؤذن گفت: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ ص لِلْمُؤَذِّنِ فِيمَا بَيْنَ اَلْأَذَانِ وَ اَلْإِقَامَةِ مِثْلُ أَجْرِ اَلشَّهِيدِ اَلْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ تَعَالَى قَالَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ إِنَّهُمْ يَخْتَارُونَ اَلْأَذَانَ وَ اَلْإِقَامَةَ فَقَالَ كَلاَّ إِنَّهُ يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ يَطْرَحُونَ اَلْأَذَانَ عَلَى ضُعَفَائِهِمْ فَتِلْكَ لُحُومٌ حَرَّمَهَا اَللَّهُ عَلَى اَلنَّارِ». کسی که بعد از اذان، اقامه بگوید و به اقامه تنها اکتفا نکند اجرش همانند شهید در خون غلطیده در راه خداست. یعنی این قدر در پیشگاه خدا پاداش، اجر و ثواب دارد. امام علي عليه السلام فرمود: گفتم اي پيامبر خدا اگر مؤذن چنین پاداشی داشته باشد مردم بر سر اذان گفتن جنگ و نزاع کرده و مسابقه میدهند. پیامبر فرمود: روزگاری خواهد آمد که دیگر بزرگان امت اذان نخواهند گفت و افراد خاص ضعیفی را برای اذان گفتن انتخاب میکنند و این ضعفاء از امت به خاطر اذان گفتن از آتش جهنم محفوظ خواهند ماند.
در روایت دیگری حضرت امام صادق «علیهالسلام» میفرماید: صدای اذان باید نسبت به اقامه بلندتر باشد. انسان باید مراقب اوقات نماز باشد تا اذان و اقامه را در اول وقت بگوید. یکی از تفاوتهای اذان و اقامه این است که مؤذن باید در فصول اذان صدایش را بکشد و بین فصلها فاصله بیندازد اما اقامه را باید با سرعت گفت و بین فصول آن نباید زیاد فاصله انداخت. در یکی از جلسات به شش تفاوت بین اذان و اقامه پرداخته شد.
آیت الله کمیلی درباره آداب عرفانی و معنوی به نقل از امام راحل گفت: «ادب سالک آن است که قلب و قوای خود را تفهیم کند و قرب حضور را به باطن قلب بفهماند تا خود را برای آن مهیا کند.» انسان برای اینکه خود را مهیای ورود به نماز کند باید با خودش کار کند. در یکی از جلسات گفته شد وضو، گفتن اذان و اقامه، خواندن دعا و شش تکبیر مقدماتی برای ورود به نماز است چون انسان میخواهد به ملاقات خداوند تعالی برود. حضرت امام راحل در بخش دیگری میفرماید: «آداب صوریه و معنویه را کاملاً مراقبت نماید»؛ یعنی نمازگزار باید به آداب ظاهری و باطنی نماز توجه نماید چون هر دو به هم تعلق دارند.
امام راحل در قسمت دیگر میفرماید: «سر صلات و نتیجه آن را اجمالاً اعلام کند. به قولی حیّ علی الفلاح و حی علی خیر العمل فطرت را بیدار کند. زیرا که فلاح و رستگاری سعادت مطلقه است»؛ شما باید با این «حیعلات» فطرت و درون خود را آماده، بیدار و آگاه کنید. «حیّ» یعنی به استقبال برو! خود را زنده بدار! و به سوی امری که از بهترینها عملهاست و در آن فلاح و رستگاری است اقبال کن. و در حدیثی آمده است: «أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ اَلْعَبْدُ اَلصَّلاَةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا.» لذا در اینجاست که امام راحل میفرماید: فطرت بشر، عاشق سعادت مطلقه است. چون فطرت، کمالطلب و راحتطلب است؛ و حقیقتِ سعادت، کمال مطلق و راحت مطلق است. لذا انسان اگر میخواهد آرامش، راحتی تام و کامل را دلش پیدا کند باید سراغ نمازی برود که با توجه و حضور قلب است.
این استاد اخلاق به نقل از امام راحل گفت: «این امر در نماز که خیر الاعمال است قلباً و غالباً و ظهوراً و بطوناً حاصل آید»؛ همانطور که انسان در نماز جمسش را متوجه حال رکوع، سجود و حرکات میکند و به ظاهر توجه میکند باید باطن را با ظاهر همراه سازد و دل را در نماز حاضر کند. «چون سالک بدین مقام رسید اعلان حضور میدهد: «قد قامت الصلاة»»؛ این جملات پشت سر هم است تا اینکه به قد قامت الصلاة میرسید که در اذان نیست. چون وقتی از اذان به آخر اقامه میرسید به نماز نزدیکتر میشوید لذا میگویید: «قد قامت الصلاة». پس تمام آنها مقدماتی بوده تا شما آماده شوید و دل را حاضر و آگاه کنید.
وی در ادامه گفت: «پس، بايد خود را در حضور مالك الملوك عوالم وجود و سلطان السّلاطين و عظيم مطلق ببيند. و به قلب خود خطرهاى حضور را كه همهاش به قصور و تقصير امكانى رجوع كند، بفهماند، و با كمال شرمندگى و خجلت از عدم قيام به امر و قَدَم خوف و رجا وارد شود؛ و وفود به كريم كند و خود را داراى زاد و راحله نبيند و قلب خود را از سلامت تهى بيند و عمل خويش را از حسنات نداند و به پشيزى نشمرد. اگر اين حال در قلبش مستحكم شد، اميد است كه مورد عنايت گردد: «اَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ»»؛ یعنی باید خود را در حضور خدایی که مالک همه ملکها، پادشاهان و همه عوالم است ببیند.
انسان هرچقدر هم بخواهد حضور را در خود پیدا کند باز میبیند از یک جهت قاصر است و دستش نمیرسد. قصور با تقصیر فرق دارد. قصور امری است که بدون اختیار شما است یعنی امکانات برای شما فراهم نیست. ولی یک وقت هم میبینید که با وجود فراهم بودن امکانات، شما مقصرید و کوتاهی میکنید. لذا بیشتر آن جنبه تقصیری است که انسان باید خیلی رعایت کند تا یک وقت در پیشگاه خدا مقصر نباشد.
انسان نباید با غفلت و بیتوجهی وارد نماز شود. بلکه ورودش به نماز باید با حال شرمندگی، قصور و تقصیر باشد و باید به خود بگوید که میخواهم به محضر کریم بروم. نباید بگوید که برای خود، زاد و توشهای درست کرده است بلکه بگوید من هیچ چیزی ندارم. این نمازی که با آن مقدمات، اذان، اقامه، مستحبات، مناجات، قنوت، رکوع و سجود طویل یک ساعت طول کشیده نباید به اندازه پشیزی (به اندازه یک پشه) در نظر انسان بیاید و دچار عجب شود.
هرچند بر نمازگزار لازم است که تمام آداب را انجام دهد، ولی اگر انجام داد، نباید به خود ببالد و بگوید: نماز شبی خواندیم! یک سحر خیزی کردیم! یک چنین نماز مغربی خواندیم! این موارد نباید در نظر انسان بیاید. اگر انسان حالتی از خشوع، خضوع، قصور، تقصیر و کوچک شمردن نماز را در پیشگاه خدا داشته باشد آن وقت مشمول آیه «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ» میشود؛ یعنی اگر خود را به حال اضطرار ببیند آن وقت در دعاهایش مورد اجابت الهی قرار میگیرد.
این استاد اخلاق در باب اهمیت اذان گفت: در کتاب کافی به نقل از شیخ کلینی آمده است: «باسناده عن ابی عبدالله علیه السلام قَالَ: إِذَا أَذَّنْتَ وَ أَقَمْتَ صَلَّى خَلْفَكَ صَفَّانِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ إِذَا أَقَمْتَ صَلَّى خَلْفَكَ صَفٌّ مِنَ الْمَلَائِكَةِ»؛ این روایت نشان میدهد چقدر اذان اهمیت دارد. توجه ما به اذان به اندازه اقامه نیست. حضرت امام صادق (علیهالسلام) می فرماید: هرکس نماز خود را با اذان و اقامه بخواند دو صف از فرشتگان پشت سر او به نماز میایستند. و هرکس نماز خود را با اقامه تنها بخواند فقط یک صف از ملائکه پشت سر او نماز میخواند.
در این روایت به «ارض قفراء» اشاره نشده است. به بیابان بی آب و علف، «ارض قفراء» گفته میشود. در روایتی آمده است: اگر انسان در «ارض قفراء» بایستد و دستهای خود را موقع اذان بر روی گوشهایش بگذارد و با صدای بلند اذان و اقامه بگوید و سپس نماز بخواند هفتاد هزار ملک پشت سرش به نماز میایستند.
در روایتی که امام راحل (رض) نقل فرموده به طول این صفها اشاره نشده است شاید خیلی طولانی و به همان عدد باشد. در روایت دیگری نیز آمده است: هرکس نماز خود را با اقامه تنها و بدون اذان بخواند فقط دو ملک همراه انسان یعنی ملک عتید و رقیب پشت سر او نماز میخواند.