بیست و نهمین جلسه درس اخلاق آیت الله کمیلی پیرامون شرح کتاب آداب نماز حضرت امام خمینی (رض) روز یک شنبه ۱۴۰۱/۰۸/۱۵ با حضور شاگردان و علاقمندان به معارف الهی در مسجد سلماسی قم برگزار شد.
آیت الله حاج شیخ محمد صالح کمیلی در ادامه شرح و توضیح کتاب آداب الصلاة درباره آداب اذان و اقامه گفت: اعمال واجب و مستحب برای این است که انسان به صورت قلبی و ذاتی با حالت حضور وارد نماز و مناجات با خدا شود.
این فقیه عارف گفت: یکی از واجبات انجام طهارت غسلی یا طهارت وجوبی است که یک مقدار وقت میگیرد و باعث ایجاد آمادگی در انسان مُصلّی میشود. انسان یک دفعه نمیتواند وارد نماز بشود بلکه باید قدم به قدم خود را آماده کند و در نهایت تکبیرة الإحرام بگوید و همانند حاجی در نماز، محرم بشود. لذا مرحله اول طهارت و گام دوم ایستادن در مصلّای نماز است.
وی افزود: یکی از مستحبات موکّد، گفتن اذان است. بعد از اتمام اذان میتوان یک گام به جلو برداشت و دعایی خواند یا یک سجدهای بین اذان و اقامه انجام داد و سپس اقامه را گفت. بعد از گفتن اذان و اقامه نیز دعای «إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» یا دعای «يا مُحْسِنُ قَدْ اتاكَ الْمُسىءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمُحْسِنَ انْ يَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسيئِ انتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسيىءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَزْ عَنْ قَبِيحِ ما تَعْلَمُ مِنّى.» وارد شده است. قبل از تکبیرة الإحرام نیز گفتن شش تکبیر مستحب است. لذا شخص نمازگزار نباید زود وارد نماز بشود. انسان میتواند قبل از ورود به نماز حالت حضور را با نشستن، تفکر کردن، وارد کردن حضور خدا در دل، توجه به عظمت خدا، یاد مرگ و با خود کار کردن پیدا کند و سپس وارد نماز شود.
استاد کمیلی گفت: نماز، مسئله مهمی است. پیامبر راجع به نماز میفرماید: «قرة عینی الصلاة»؛ نماز نور چشم من است. باید نماز پیغمبر و ائمه را خواند. حال آنها در نماز تغییر میکرد. اگر کسی سالهاست نماز میخواند و هیچ تغییری در اعمال، رفتار و گفتارش ایجاد نشده و آن تحولات ملکوتی در باطن و قلبش حاصل نشده است عبادتش فقط تکرار مکررات بوده لذا با تجدید نظر و بازیابی باید ببیند مشکل از کجاست تا آن را علاج کند و نگذارد به همان حالت باقی بماند.
استاد حوزه علمیه در باب اسرار تکبیرات اذان و اقامه از کتاب آداب نماز گفت: «سالک الی الله در هر تکبیری از تکبیرات اذان، قلب و قوای خود را متذکّر کند به عجز خود و کبریای حق، عظمت حق، و به وجهی دیگر ممکن است که این تکبیرات اولیه اذان، هر یک اشاره به مقامی باشد. تکبیر اول اشاره به تکبیر از توصیف ذاتاً، دوم تکبیر از توصیف وصفاً، سوم تکبیر از توصیف اسماءً، چهارم تکبیر از توصیف فعلاً.» هریک از این چهار تکبیر به یک سّر معنوی اشاره دارد. بعضی گفتهاند بهتر است به جای «اَللَّهُ أَكْبَرُ» و «اَللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ» گفته شود: «اَللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفُ». یعنی خداوند نه تنها از همه اشیاء بزرگتر است بلک آن ذات یگانه و کنه ذات نیز قابل توصیف نیست تا بشر مخلوق بتواند خالقش را آن طوری که هست توصیف کند. لذا در تکبیر اول باید این مطلب در نظر باشد که آن کنه ذات قابل وصف نیست.
وی گفت: در تکبیر دوم باید این مطلب در نظر بیاید که بنده خدا از توصیف خداوند به اوصاف حقّهاش عاجز است. در تکبیر سوم نیز متوجه باشد که بنده خدا قادر نیست خدا را با تمام اسمایش توصیف کند. در تکبیر چهارم نیز بداند که بنده خدا از شمارش و احصای افعال، تجلیات الهی و کیفیت آن که از مسائل بسیار عمیقی هستند عاجز است. و خود این عجز هم یکی از مقامات اولیاء است.
استاد عرفان عملی گفت: حضرت امام زین العابدین (ع) در مناجات عارفین میفرماید: عارفان از توصیف خداوند با آن اوصافی که لایق و شایسته ذات احدیت است عاجز هستند. عجز نیز از مقامات بزرگ معنوی و توحیدی است.
سپس آیت الله کمیلی به ذکر حدیث شریفی از حضرت علی (ع) از کتاب توحید شیخ صدوق درباره سرّ الله اکبر اشاره کرد و گفت: «قال علی علیه السلام و الْوَجْهُ الْآخَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ فِيهِ نَفْيُ كَيْفِيَّتِهِ كَأَنَّهُ يَقُولُ اللَّهُ أَجَلُّ مِنْ أَنْ يُدْرِكَ الْوَاصِفُونَ قَدْرَ صِفَتِهِ الَّذِي هُوَ مَوْصُوفٌ بِهِ وَ إِنَّمَا يَصِفُهُ الْوَاصِفُونَ عَلَى قَدْرِهِمْ لَا عَلَى قَدْرِ عَظَمَتِهِ وَ جَلَالِهِ تَعَالَى اللَّهُ عَنْ أَنْ يُدْرِكَ الْوَاصِفُونَ صِفَتَهُ عُلُوّاً كَبِيراً»؛ وجه دیگر الله اکبر این است که: بنده خدا چون از بیان کیفیت ذات احدیت(آنطور که هست)، عاجز است لذا میگوید: او اکبر، بزرگ و عظیم است. گویا مؤذن در هنگام گفتن کلمه الله اکبر میگوید: خداوند بزرگتر از آن است که تمام توصیفکنندگان اجماع کنند تا بتوانند وصفی که در او هست و آن اوصافی که به آن موصوف هست را ادراک کنند! آنها خدا را از جنبه بشری و عبودیت و به قدر فهم و اندازهشان توصیف میکنند نه به اندازه عظمت و جلالت خدا! خدا بسیار برتر از آن است که وصفکنندگان صفت او را ادراک کنند.
استاد کمیلی گفت: دو اذان داریم که یکی برای اعلام وقت و دیگری برای خود نماز است. اگر دو نماز باهم خوانده شود به یک اذان نیز میشود اکتفا کرد. ولی اگر هر نمازی در وقت خودش خوانده شود چون یک فاصلهای ایجاد شده باید برای نماز دوم هم اذان گفت.
وی افزود: اذانی که در رساله از آن گفتگو میشود و باید به آن توجه کرد اذانی است که شخص به صورت زنده میگوید. ضمناً اذانهایی که در بلندگوهای مساجد یا رادیو، پخش میشود برای اعلام وقت است نه برای نماز. البته گاهی نیز در تلویزیون اذان به صورت زنده پخش میشود. امام جماعت مسجد ممکن است در راه اذان بگوید یا اذان را واجب نداند و به همان اقامه اکتفا کند. اگر کسی بخواهد نماز جماعت بخواند امام جماعت باید به ترتیب اذان و اقامه را بگوید. و اگر بخواهد بهصورت فرادی نماز بخواند باید اول اذان و سپس اقامه را بخواند.
این استاد اخلاق گفت: کتاب پرواز در ملکوت تألیف سید احمد فهری، شرحی بر کتاب آداب الصلاة حضرت امام راحل (رض) است. ایشان از دوستان بنده و از ارادتمندان مرحوم استاد سید هاشم حداد (رض) بود و در معیت استاد به مکه مشرف شده بود. علامه طهرانی (رض) نیز در کتاب روح مجرد به ذکر داستانی درباره ایشان پرداخته است. وی در اواخر عمرش امام جماعت زینبیه دمشق بود و مزارش در حرم حضرت امام رضا (ع) است. در این کتاب یک روایت خوبی از حضرت امام رضا (ع) درباره اینکه چرا مردم قبل از نماز، اذان میگویند آمده است.
آیت الله کمیلی در شرح و توضیح روایت گفت: «إِنَّمَا أُمِرَ اَلنَّاسُ بِالْأَذَانِ لِعِلَلٍ كَثِيرَةٍ مِنْهَا أَنْ يَكُونَ تَذْكِيراً لِلنَّاسِي وَ تَنْبِيهاً لِلْغَافِلِ »؛ مردم به اذان مأمور شدند چون علل و اسرار بسیاری دارد و باید به آنها توجه شود. اول آنکه کسی که از وقت نماز غافل است با شنیدن صدای اذان به سرعت وضو میگیرد و مشغول نماز میشود. پس اذان یک مذکر و منبهی است برای کسی که فراموش کرده و غفلت دارد.
وی در توضیح فراز «وَ تَعْرِيفاً لِمَنْ جَهِلَ اَلْوَقْتَ وَ اِشْتَغَلَ عَنْهُ» گفت: مؤذن با گفتن اذان، داخل شدن وقت را اطلاع میدهد. عدهای از طریق علائمی وقت نماز را تحقیق میکنند. در مسجد اعظم کوفه یک ستون بلندی است که شاخص آفتاب را اندازهگیری میکند. البته لازم نیست فرد به خودش زحمت تحقیق را بدهد. اگر فرد مطمئن است اذان پخش شده از رادیو بر مبنای تحقیق و وقت است به همان میشود اطمینان کرد. لازم نیست فرد مسائل مربوط به حمره مشرقیه، غروب شرعی و مسائل دیگر را بداند. لذا امام میفرماید: کسی که نمیداند وقت نماز شده است یا خیر و از طرفی خودش هم تحقیق نکرده است میتواند به اذان شخصی که میداند آدم درستی است و بر مبنای وقت شرعی است اعتماد کند. اهل سنت دو اذان دارند. در اذان صبح، دو اذان میگویند. از طرف دیگر وقت آنها با اهل تشیع فرق دارد لذا لازم است این جهات بررسی شود.
استاد کمیلی در توضیح فراز «وَ يَكُونَ اَلْمُؤَذِّنُ بِذَلِكَ دَاعِياً لِعِبَادَةِ اَلْخَالِقِ» گفت: کار مؤذن این است که با اذان گفتن خلق خدا را به عبادت آفریدگار دعوت میکند. چون مؤذنها در هنگام اذان میایستند و دستهای خود را بر روی گوشهای خود میگذارند لذا در روایت آمده است: «يَأتِي المُؤَذِّنونَ أطوَلَ النّاسِ أعناقا يَومَ القِيامَةِ»؛ گردن آنها در صحرای محشر بلند است.
وی در توضیح فراز «وَ مُرَغِّباً فِيهَا وَ مُقِرّاً لَهُ بِالتَّوْحِيدِ مُجَاهِراً بِالْإِيمَانِ مُعْلِناً بِالْإِسْلاَمِ» گفت: مؤذن با گفتن اذان مردم را ترغیب میکند که یا به مسجد بروند و یا نمازشان را در اول وقت بخوانند. نماز اول وقت خیلی ثواب دارد. مؤذن با گفتن اذان علاوه بر اقرار به توحید دیگران را هم وادار به اقرار میکند و ایمان الهی و اسلام را اعلام میکند.
استاد کمیلی در توضیح فراز «مُؤَذِّناً لِمَنْ يَنْسَاهَا» گفت: آنهایی که فراموش کردند با شنیدن صدای مؤذن به دنبال مقدمات نماز و طهارت و نماز میروند. هم مؤذن در اذان گفتن مسئولیت بسیار و پاداش الهی دارد و هم اینکه در کلمات اذان اسرار معنوی بسیاری نهفته است که در این جلسه فقط به الله اکبر پرداخته شد.